دلمان برایت تنگ میشود خادم ملت/بیرجندی ها قیامت کردند
حضور پرشور مردم بیرجند در تشییع شهید جمهور یکی از قابهای حماسی ودر عین حال تلخ را در تاریخ این استان ثبت کرد سیل اشک وآه در بیرجند بدرقه ای با شکوه را رقم زد.
به گزارش روابط عمومی وامور بین الملل سازمان منطقه ویژه اقتصادی خراسان جنوبی، قلم می لرزد اما در برابر شکوه یک ملت و خدمت صادقانه و بی منت مردمی خدمتگزار از بیان نچه حق و شایسته مردان خداست عاجز است.
صحنه هایی دیدنی که مردم خراسان جنوبی با دیدن صحنه های حضور مردمی نجیب و قدردان در سپاسگزاری از یک شهید خادم را نمی توانید به نگارش درآورید و حق مطلب را ادا کنید.
راستی نمی توان گستردگی عظمت یک ملت در عشق و ارادت به خادمی واقعی را نگارش و به زبان جاری کرد.
تا چشم کار میکند، جمعیت دیده میشود از زن، مرد، پیر، جوان و کودکانی که به همراه پدر و مادر خود آمدهاند تا در مراسم تشییع رئیسجمهوری شرکت داشته باشند که برای خدمت به مردم سر از پا نمیشناخت، رئیسجمهوری که یاد شهید محمدعلی رجایی را برای ما زنده کرده بود، یاد مردی از یاران حضرت روحالله (ره)، یاد یک رئیسجمهور مکتبی که با خدمات، دلسوزی و مهربانیاش در دل همه جا باز کرده بود.
کسی ایستاده است وسط یک بلوار و عکس رئیسجمهور را پخش میکند، مثل روزهای انتخاباتی، منتها این بار عکسش سیاه و سفید شده است، فکر میکنم چقدر خوب انتخاب شده بود این رئیسجمهور!
مردم چند ساعتی است که به راه افتادهاند تا خودشان را به نماز رئیسجمهور شهید برسانند، رئیسجمهوری که سرباز ولایت بود و خود را خادم مردم میدانست و همیشه میگفت که من یک طلبه بیشتر نیستم و باید برای این مردم از جان مایه گذاشت..
لحظه به لحظه سیل حضور مردمی که خود را میخواهند رئیس جمهورشان را بدرقه کنند افزوده میشود،این مردم آمدهاند تا پیوند ناگسستنی با رئیسجمهور شهید ببندند و بگویند «تا پای جان با آرمانهای انقلاب ایستادهایم». همه آمدهاند، خیابانهای بیرجند لبریز از جمعیت شدهاند، مردم در حال عزاداری هستند، نوحه «ای اهل علم میروعلمدار نیامد» است که بر زبانها جاری شده است.
تصاویری که امروز مردم جهان بر قاب دوربین های تلویزیونی و از نزدیک دیدند گویای جاودانگی یک ملت و مهر تایید آنها بر عملکرد و خدمات رئیس دولتی بود که دهان دشمنان را ببندد و براستی چه تاییدی بالاتر از این حضور باشکوه و خودجوش در بدرقه یک خدمتگزار واقعی داریم.
براستی در هر گوشه ای از این جهان هر انسان منصف و با وجدانی فارغ از دین و مذهب و آیین خود با دیدن عشق و ارادت یک ملت به یک منتخب خود چیزی جز تحسین نخواهد گفت و این حضور بی نظیر دشمنان را از این سپاس و عشق و ارادت مات و مبهوت کرده است.
صحنه هایی که با حضور ملتی نجیب و قدرشناس رقم خورد بی نظیر است و شما در هیچ کجای دنیا سراغ ندارید که ملتی اینگونه به رئیس جمهور خود وابسته باشد و عشق بورزد و قدردان خدماتش باشد.
راستی در مراسم تشییع ،عشق و ارادت و تایید عملکرد یک خادم ملت بخوبی اثبات و تایید شد ودر تشییع آیت الله رئیسی یک رفراندوم خودجوش و بی حرف و حدیث از سوی ملت برای تایید نظام، رهبری و رئیس جمهوری مردمی و خادم را شاهد بودیم.
آحاد مختلف مردم از شهرهای مختلف خود استان وحتی استانهای همجوار را به رساندهاند تا در این مراسم باشکوه شرکت کنند، آنها آمدهاند تا ادای احترام کنند به رئیسجمهوری که مفهوم خادم بودن را خوب بلد بود، خدمت کرد و در راه خدمت جانش را فدا کرد.
آنچه در میان این جمعیت خودنمایی میکند حضور اتباعی است که آنها نیز سوگوار خادم ملت ایران شدهاند، خادمی که نه تنها مایه عزت ایران شده بود که زمانی که سال گذشته در سازمان ملل قرآن را بالا برد، همه مسلمانان آزاده به وجودش افتخار کردند که اینچنین حافظ کتاب خدا و معجزه پیامبر خاتم شده است که توهین به آن را بر نمیتابد
پیکر مطهر شهدا از میان جمعیت عبور میکند، جمعیتی که خوشحال هستند که منتخب آنها را خدا هم انتخاب کرد تا او را بعد از سالها خدمتگزاری به نظام اسلامی به پیش خود ببرد و چه پاداشی شایستهتر از شهادت و زنده شدن همیشگی است.
جمعیت خیال متفرق شدن ندارند، هنوز خیابانها مملو از مردمی است که گریه امانشان نمیدهد و چشمانشان آرام نمیگیرد، چه بسا روزگاری دست نوازش رئیسجمهور بر سرشان کشیده شده بود یا لبخند یک خادم ملت به آنها و همدردی و دلسوزیاش، امید را در دلهایشان جوانه زده بود.
باید دنیا ببیند و قضاوت کند یک ملت چگونه در مسیر آرمانهای خود ایستاده و از خادمان خود حمایت می کند تا درس بگیرد و کینه توزی را پایان داده و تسلیم اراده ملتها شود.
اشک هایمان همچنات در نبود خادم الرضا سرازیر است و آرام و قرار نداریم و پاداشت را شهادت می دانیم و امیدواریم که با شهدا و امام رضایت محشور شوی.
مزد خادمی امام رضا را در ایام ولادت ثامن الحجج گرفته و ساکن مشهدالشهدا شدی و این افتخار شایسته خادمان حرم است.
رئیسی تا ابد در اذهان مردم می ماند همانگونه که سلیمانی، بهشتی، رجایی و هزاران شهید دیگر اینگونه شدند و شهادت در مکتب ما یعنی یک شروع دوباره و آغاز زندگی سرافرازانه دیگر.
رجایی و باهنر و رئیسی و بهشتی بازهم از این مردان خدا بهشتی خواهند شد اما امروز و در شرایط حساس ما یک مدیر دلسوز را از دست دادیم، پدری که قلبش برای ملت می تپید و باید گفت داغتان جگر سوز و نبودتان غیر قابل تحمل و دردناک است.
این حضور سیاهپوش ملت بصیر ایران اسلامی نشان داد آرمانهی نظام در جان مردم نشسته است و این حضور بهترین پاسخ به بدخواهان و رفراندومی بزرگ در تایید نظام و رهبری است.
داع باشکوه و عزتمندانه مردم کشورمان و جهان با شهید رئیسی نشان از آن داشت که او هر چه اهل پاسخ دادن به توهین و اتهام نبود اما در عمل بهترین پاسخها را به دشمنان خود داد. به سختی میتوان یک مقام اجرایی را پیدا کرد که با چنین شکوهی از سوی جمهور خود بدرقه شود.
به راستی شخصیت ویژه و منحصر به فرد این شهید از جهاتی یادآور ۲ شهید آشنای سال۶۰ بود. او از سویی در زمان حیات خود مانند استاد خویش شهید بهشتی در معرض اتهامات و توهینهای فراوانی قرار گرفت اما هیچگاه وقت و توان خود را صرف پاسخگویی به توهینها نکرد و معتقد بود خدمترسانی به مردم از هر پاسخی گیراتر است و از سوی دیگر شهادتش یادآور شهید رجایی بود که همانند او با دریافت پاداش شهادت ماموریتش در ریاست دولت به پایان رسید. از همین رو روز گذشته در پلاکاردهایی که مردم برای بدرقه شهید رئیسی در دست گرفته بودند بیش از همه از این ۲ شهید انقلاب برای توصیف جایگاه رئیسجمهور شهید خود بهره بردند. اما اتهامات به رئیسی چه بود و شهادت ایشان پس از ۳۳ ماه خدمت شبانه روزی به مردم چگونه به این اتهامات پاسخ داد؟
یکی از اتهاماتی که مخالفان شهید رئیسی برای تخریب وی روی آن پافشاری میکردند متهم کردن ایشان به مدیریت نمایشی بود
آنها که اساسا با مدیریت مردمی و عملکرد ضداشرافی رئیسجمهور سر عناد داشتند در تمام این سالها حضور مستمر و مستقیم ایشان در بین مردم و پیگیریهای میدانیشان را نمایشی و عوامفریبانه میخواندند اما تقدیر الهی چنان رقم خورد که ایشان در حین همین پیگیریهای میدانی که عمده مدیران از آن فراری هستند، جان خود را از دست دادند. شیوه شهادت آیتالله رئیسی در عمل اثبات این بود که منتخب مردم تا آخرین قدم در راه پیگیری مطالبات جمهور بود و در این مسیر نه خستگی میشناخت و نه به دل هراسی راه میداد. هر قدر مدت ریاست ایشان بر قوه مجریه کوتاه بود اما تقریبا هیچ نقطهای از ایران و هیچ بحرانی در این سالها را نمیتوان پیدا کرد که شهید رئیسی در آن حضور نداشته باشد. نهایتا شهادت ایشان در این مسیر پاسخی روشن و ماندگار به همه اتهاماتی بود که به شکل لسانی پاسخش را نداد.
عظمت مردمی تشییع پیکر شهید آیتالله رئیسی و بدرقه بینظیر او تا آرامگاه ابدیاش را نمیتوان جز حاصل صادقانه بودن خدمت رئیس جمهور فقید دانست؛ رئیسجمهوری که در طول سه سال فرصت خدمت، نه خستگی میشناخت، نه شب و روز. دل به آبادانی ایران داشت و گره گشایی از زندگی مردم. مشکل و رویدادی در کشور نبود که آیتالله رئیسی خود را به آنجا نرسانده باشد یا همه ظرفیت دولت و کشور را برای کاهش آلام مردم بسیج نکرده باشد. از زلزله اندیکا، تا متروپل، تا سیل در کرمان، او همیشه پناه مردمی بود که احساس میکردند در آن حادثه بیپناه شدهاند. همین خصلتها و همین خاطرات و تجربهها بود که داغ فقدان رئیس جمهور شهید را برای ایرانیان در سراسر کشور، سنگین کرده بود. اشکها، نالهها و بدرقهها، همه به آن دلیل بود که ایرانیان مردی از جنس خود و خدا را از دست دادند، مردی که در همه اوقات خدمتش در مقام ریاست جمهور، حتی گره گشایی از روستاهای دوردست را هم از نظر دور نداشته بود. به عبارت دیگر رئیسی در دوران ریاست جمهوریاش برای خدمت به مردم کم فروشی نکرد، مردم هم به پاس قدردانی از شهید خدمت، از هیچ چیز مضایقه نکردند. طی روزهای پس از انتشار خبر شهادت آیتالله رئیسی در شهرها و روستاهای مختلف کشور، مراسم مختلفی برگزار شد. اما اوج این مراسم، ابتدا در تبریز، سپس در قم و تهران و پنجشنبه گذشته در بیرجند و سپس مشهد مقدس رخ داد
برخی حضور میلیونی مردم در دو شهر بیرجند و مشهد در پنجشنبه گذشته را به محشر تشبیه کردند. اما این سیل مردمی که خودجوش آمدند و تنها داغ و اشک راهنمای آنان بود، چه پیامی با خود داشت؟ به نظر، بهترین تعبیر، همان است که رهبر معظم انقلاب به کار بردند؛ اینکه «شهید رئیسی مظهر شعارهای انقلاب اسلامی بود» و اجتماعات مردم، چه هنگام دعا برای سلامتی و چه حضور در مراسم تشییع، «نشاندهنده دلبستگی مردم به انقلاب و شعارهای انقلاب اسلامی است». تا اینجا، این واپسین خدمت شهید جمهور به ملت بزرگ ایران و نظام مقدس جمهوری اسلامی بود.
انتهای پیام/